توانایی غوطه وری در خودمان 

   اگر بخواهیم دریچه های ادراک مان را وسیع تر کنیم چه فرایندی سپری کنیم؟

تا به حال کلمه ذن را شنیده اید  اگر به ذن آگاهی پیدا کنیم  چطور می توانیم موفق شویم اگر از چیز خوشمان بیاید به این منظور است که دیگران هم خوششان می آید آیا ما می توانیم انسان خلاقی باشیم

 غوطه وری در خود چیست

 یکی از فاکتور های اصلی موفقیت در هزاره سوم این است باید به ذن آگاهی پیدا کنیم  تا بتوانیم در خودمان غوطه ور شویم

 ذیل همان در خود فرو رفتن میباشد وقتی در وضعیت ذن قرار میگیریم چهار حالت اتفاق می افتد

 یک ما باید شاهد بر آن چه میگذرد باشیم فقط می بینیم به هستیم هیچ  اسمی  نمی گذاریم

2.  ما نظارت می‌کنیم بر آنچه از ذهنمان عبور می کند زشت زیبا نداریم زشت یا زیبا اسم هایی هستند که ذهن انتخاب می کند  اگر به کسی اسم زیبا بگذاریم تمام زشتی های آن آدم را زیبا می بینیم واگر به که اسم زشت بگذاریم تمام خوبی های آن آدم را زشت می بینیم

 هر لحظه توجه به حالات درونی مان داشته باشیم به اصطلاح به خودمان متصل باشیم در این حالت هیچ چیزی اذیت مان نمی کند

4.  تنفس صحیح داشته باشیم اگر به نفس کشیدن مانده قطع کنیم می‌توانیم حال خوبی را تجربه کنیم

 بنابراین اگر خودمان را بخشی از جهان هستی  بدانیم یعنی به سیستم بزرگترین وصل هستیم و می‌توانیم دریافت  بهتری از شرایط موجود داشته باشیم

 چرا باید به خودمان توجه بیشتری داشته باشیم

 زمانی که در وضعیت نامناسبی قرار می گیریم ارتباط ما با سیستم بزرگتر قطع میشود بنابراین دیگران می‌توانند حال ما را بد کنند صورت هیچ ایده و خلاقیت به سراغ ما نمی آید و ممکن است در این شرایط آسیب های زیادی به ما وارد شود بنابراین اگر بتوانیم توجه بیشتری به خودمان داشته باشیم درصورت شرایطی به هم ریختگی کمتر اتفاق می افتد

 اگر بخوانید محتوا های زیادی به ذهنمان برسد بهتر است ایگو  یا همان منیت  را در خودمان کمتر کنیم

 هر زمانی منیت  زیادی به  سراغ مان آمد تعادل برقرار کنیم مثلا بگوییم اگر من با گوشم و خیلی قوی هستم در برابر سیستم بزرگتر هیچ هستم من اگر و قدرتمند هستم در برابر این دریا نمی توانم حتا پنج دقیقه هم طاقت بیاورم من در برابر ریزش کوه چه کسی هستم بنابراین من قطع جزیی از کی هستم

 شما چگونه با خودتان و دیگران ارتباط برقرار می کنید

 اگر خودتان را در یک میهمانی ملاقات کنید دوست داشتی سر صحبت باز کنید

 بعضی از افراد فکر می‌کنند که ارتباط موثر برابر با علایق شخصی است در که ارتباط موثر با موافقت برابر نیست ممکن است  با فردی موافق باشیم ولی ارتباط موثر نداشته باشیم یا با فرد ارتباط موثر داشته باشیم ولی مخالف باشیم

 ارتباط موثر دو طرفه و به طور طبیعی اتفاق می افتد

 کافی است موانعی آن را از بین ببریم زدن یک نفر خمیازه می کشد خود به خود دیگری هم خمیازه می کشد یک ضرب المثل در مورد ارتباط موثر    اسب  را کنار اسب  به بندی اگر هم رنگش نشود من خونش شود

نوروساینیسین ها  آزمایش انجام دادند موش را از جمعیت موش های کنند به جمعیت موش های ورزشکار منتقل کرده اند شش ماه بعد آن موش قهرمان  دو میدانی شد دوباره این مشت را به موش های کند اضافه  اند موش کنند تر از قبل شد

 در فیزیولوژی بخشی وجود دارد به نام این مکانیسم جبران

 اگر ما اشتباه می‌کنیم و بخواهیم آن اشتباه را تاسیس کنیم و بعد از آن دوباره آن اشتباه را تکرار کنیم  سی درصد بدتر از قیل  میشویم

 بدترین نوع ارتباط موثر این است که حرف خودت را بزنی و  حرف  کسی  را که می شنوی

 دوباره حرف خودت را بزنی

  مهناز می گوید پسرم حسین نمراتش عالی است  طرف مقابل اگر اصول هم سویی را بلد نباشد می‌گوید پسر من هم نمراتش عالی  است در این حالت نمی توانیم ارتباط موثر برقرار کنیم بهتر است بگوییم آفرین به حسین که نمرات اش عالی است پسر من هم نوعی مراتع اشغالی است وقتی در لحظه ی اول عین کلمات مخاطب را تکرار می‌کنیم   ست انرژی ها یکی می‌شود در این صورت ارتباط موثر برقرار می‌شود